هفتمین بیانیه دادجویان رزمگاه کماندو ایران اینبار سخنی با فعالین سیاسی و حقوق بشر

سخنی با فعالین سیاسی و حقوق بشر



داستان سرزمین دلیران و مبارزان ایران
سیاره ای بنام زمین و آفریده های گوناگون . آب و هوا و خاک و موجوداتی که هر یک شیوه ای برای زندگی داشته اند و راهی برای زنده ماندن می یابند و توانایی برای ماندن را میجویند  . و در این میان موجودی که خود را برتر از همه موجودات طبیعی میداند و با توانای خاصی که به او داده شد اشرف مخلوقاتش خوانده اند . آری انسان این موجود پیچیده گاهی برتر از همه میشود و گاهی به پایین ترین مرحله میرسد  . و انسان ها در هر قوم و قبیله هایی و در گوشه و کنار این کره خاکی هر یک سمت و سویی را چه دلخواه و چه به اجبار برگزیدند و شیوه هایی برای زندگی و پیشرفت را آموختند و پذیرفتند . و آنچه در فلسفه خلقت اوست گاهی بدرستی و گاهی به نادرستی بهره برده و در این رهگذر میرود تا آنچه از اعمال اوست برای دیگران در تاریخ بماند و ثبت گردد . و در این سیاره سبز و آبی و خاکی سرزمینی جاودانه است که هرگاه مردانش توانستند ، بهترین اخلاق انسانیت را نمایان کردند و هرگاه خواستند پیشرفته ترین مسیر زندگی و پیشرفت و  تمدن را آشکار نمودند . و داستان ایران است و ایرانی که در طول سالها و قرن ها همیشه با دشمنان خارجی و داخلی در نبرد بود و در مبارزه خود با هدف آزادگی و رعایت جوانمردی و اصول انسانیت بهترین بود و تاریخ را با تمدن و فرهنگ زیبایش و علم و هنر شیوای نامدارانش مزین نمود . سرزمینی که در دوران گوناگون از فراز و نشیب های فراوانی گذر کرد اما همیشه با قومیت های ایرانی اش یکپارچه و محترمانه و در کنار هم ماندند و خواهند ماند و این ماندن در کنار هم و همبستگی مردمان این دیار همواره مورد حسد و کینه و دشمنی بیگانگان بوده و هست و اینچنین بود که هرگاه دشمنان این آب و خاک هر فرصتی پیدا نمودند بر این سرزمین زیبا و آباد تاختند و غارتها کردند و خون ها ریختند و به قصد ویرانی  تمدن و فرهنگ والای این دیار جنگ ها براه انداختند . و زمانه میگذرد و توان پاسخگویی به هجوم نظامی برای دشمنان کم میشود و اما با فریب و حیله آمدند و از میان انبوه مردم سرزمین مان عده ای خائن و نادان را یافتند و اینبار از درون به جان ما افتادند و هرگاه اندک آرامش و آبادانی این مملکت را دیدند با ترفندهای مختلف همه را بجان هم انداختند و آنچه از پیشرفت و آبادانی ایران نمایان میشد با تمام توان برای ویرانی و پسرفت ، نقشه های شوم و حیله های ناجوانمردانه کشیدند و به مرحله اجرا گذاشتند و تا میتوانستند سرمایه ها را غارت کردند و آنچه نمی توانستند به یغما ببرند به دست برخی دست نشانده و فریب خورده در درون مملکت نابود ساختند . و زمانه گذشت و اینبار با سلاحی دیگر آمدند سلاحی بعنوان رسانه و حقوق بشر . ظاهر خود را با نقابی از حس نوعدوستی و آزادی پوشاندند و آنچه بسود خودشان و زیان سرزمینمان بود را آنچان در بوق و کرنا کردند و داد و فریاد آزادیخواهی سر دادند اما نه برای آزادی و حقوق انسانی بلکه برای آنچه خود میخواستند . عده ای را به نزد خود فراخواندند و از رعایت حقوق انسانی گفتند و عده ای را نیز به وسیله همین دست نشانده های ناآگاه و بی تدبیر به سوی مرگ و نابودی کشاندند .

رسانه هایشان فقط از جریان های خاصی خبررسانی میکنند که منافع شان را تامین نمایند و ابزار حقوق بشرشان برای کسانی است که به دامن آنها پناهند میشوند . عده ای را بسوی خود فراخواندند تا در فرصت مناسب کرسی حکومت را به آنها بدهند و اینک به ظاهر در امان و رفاه و پناهشان هستند .
مبارزان و مخالفان  استبداد  در نظر دشمنان سرزمینمان آنهایی هستند که در چارچوب اهدافشان تلاش نمایند چه آنانی که دانسته به قصد بدست آوردن موقعیت و فرصت پیش میروند و چه افرادی که به نیت خالصانه برای مبارزه راستین گام بر میدارند و بی خبر از بطن موضوع هستند . عده ای جلای وطن کردند و از زیر بار ظلم و ستم به دامان بیگانگان پناهنده شدند و عده ای در سیاهچاله ها اسیر گشتند و عده ای هم سکوت پیشه کردند تا در موقعیت و فرصت مناسب فریاد و داد خود بستانند . در این میان افرادی هم بوده اند و هستند که عضو پیرو جریان های خاص سیاسی و شناخته شده نبوده اند و نیستند و برخی به مراتب بیشتر از دیگر سیاسیون و مبارزان مورد ظلم و ستم قرار گرفتند اما ناشناخته و گمنام ماندند . این داستان تلخ مبارزان سرزمینمان است که برخی در محافل بین المللی و رسانه های جهانی مورد تقدیر و حمایت قرار میگیرند و انواع بیانیه های و لوح یادبود و جوایز بصورت حضوری و غیر حضوری تقدیمشان میگردد و برخی نیز همچون کوه استوار و بر عقیده و اهداف خود ثابت قدم میمانند اما نه رسانه ای دارند که صدای مظلومیت شان  را بگوش جهانیان برسانند و نه حامیان حقوق بشر و سازمان های بین المللی یادی از آنها میکنند . چرا که عضو هیچ سازمان و گروه خاص سیاسی نبوده اند و خود را از هیاهو و زد و بند های سیاست و دورویی کنار داشته اند . اخبار مربوط به این گروه های مبارز در سطح گسترده  در فضای مجازی و رسانه ای بازتاب پیدا نمیکند و این موضوع برای بسیاری از گروه های مستقل که بدون وابستگی با هدف آزادی ایران و ایرانی تلاش مینمایند صدق پیدا میکند .
اینک با کمی ژرف نگری علت این تبعیض و بی عدالتی در فضای فعالین حقوق بشری و رسانه ها مشخص میشود . چرا که نه بازداشت شدگانشان در زندان های معروف هستند و نه خودشان معروف و شناخته شده اند و چون به جریان های خاص سیاسی اختصاص ندارند اینگونه مورد بی مهری و غربت در وطن خویش قرار میگیرند . برای نمونه یک حرکت ملی و مردمی با جوش و خروش جوانان ایران زمین آغاز و ادامه یافت و با سختی های فراوان به دستاوردهای سازنده و بزرگی رسیدند که در این راه مورد ستم و هجوم اهریمنان قرار گرفتند اما صدای حقجویی و درستی شان شنیده نشد و حرکت عظیم فرهنگی و علمی شان آنچان که بایسته و شایسته باشد دیده نشد . در راه نیک حرکت کردند و به کسی ستم روا نداشتند و حق کسی را پایمال نکردند و از حمایت مالی داخلی و خارجی برخوردار نبودند و با اتکا بر اعتقاد و پشتکار و توانایی شان بهترین نمونه های استعدادهای جوانان این سرزمین اهورایی را به تصویر کشیدند . جوانانی که نخواستند دنباله رو سیاست های هردم ساز و نیرنگ ها و نقشه های شوم دشمنان این مرز و بوم باشند و با پایداری و توان و آگاهی مناسب خود را از بازیهای سیاسی و احساسات و ماجراجویی بدور داشتند و به قصد گسترش و شناسایی و زنده نگه داشتن فرهنگ  هنر و هویت ایرانی شان تلاش کردند و در این راه رنج های زیادی تحمل کردند اما از حرکت تلاش باز نایستادند و همچنان بر مسیر نیک و اهداف والایی که برگزیدند استوار و پابرجا ماندند .
و چه حقیقت تلخی است این روزگار ایران زمین که مجموعه ای مستقل و بدون امکانات مالی و حمایتی بهترین مبارزان آزادیخواه و تواناترین جوانان تنها و بدون دارا بودن ابزار خبر رسانی و رسانه ای ناشناخته مانده اند اما تاثیر گذار ترین حماسه تاریخ ایران را خواهند آفرید . جا دارد مواردی مختصر از این تشکل فرهنگی رزمی را برای چندصدمین بار بیان نماییم .
مجموعه رزمگاه کمان دو ایران با هدف گسترش فرهنگ و زبان و جایگاه و هویت راستین این خاک پرگهر توسط فردی پرتلاش و عاشق و توانا بنام استاد عبدالحمید باقریان جمنانی برای نخستین بار در جهان با ویژگیهای منحصر به فرد و بسیار جذاب پایه گذاری گردید و با مهارت خاصی از واژه های اصیل ایرانی و فرهنگ غنی در قالب هنری رزمی  امدادی در آن استفاده گردید . در دهه شصت زمان آمادگی و آغاز بنیان این رشته اصیل ایرانی بود که در دهه هفتاد بصورت رسمی فعالیت های سازنده خود را ادامه داد . در زمانه هایی که کمتر کسی از واژه های زنده باد ایران یا واژه های اصیل ایرانی در این مملکت استفاده میکردند در این رشته با واژه های زیبا و اصیل ایرانی آمیخته و بصورت عملی در شناسایی هویت ملی فعالیت میشد و با توجه به نکات مثبت و پسندیده خود توانست در سراسر کشور فعالیت های شایسته اش را گسترش داده و مورد استقبال بسیاری از مردم و جوانان قرار گیرد . اما از آنجایی که نه تنها خواست و اراده ای برای حرکت های سازنده و نوین در این حکومت وجود نداشته بلکه با هر ابتکار و نوآوری که نمایان شدن استعدادهای درخشان جوانان این سرزمین است برخورد ناجوانمردانه و غیر کارشناسی مینمایند و حتی به هر موضوعی که خارج از خواست حکومت ها باشد با دید امنیتی و سیاسی نگاه میکنند با این مجموعه نوین و پربار نیز برخوردهای غیر اصولی و حتی انتظامی و قهریه نمودند که باتوجه به اینکه نزدیک به سه دهه از فعالیت این تشکل میگذرد در مقابل همه کاستی ها و دشمنی ها و کینه توزی ها مقاومت جانانه صورت گرفت .
تصور اینکه چرا همیشه گروه های منسجم و مستقل که فعالیت های سالم و قانونی مینمایند مورد خشم حاکمان ظالم قرار میگیرند دشوار نیست آن هم در این حکومت و این زمانه که هر تشکل و مجموعه ای که با رعابت اخلاق و رفتار شایسته در تلاش بوده تا جوانان و شیفتگان هویت فرهنگ ملی با آموزشهای پسندیده و موثر از نابودی و بی برنامه گی نجات دهد و بیشتر مردم به این موضوع واقف هستند اما چرا باید فعالین سیاسی و حقوق بشری در مقابل این همه بی عدالتی و فشارها سکوت نمایند در واقع سوال اصلی است که در هر برهه ای از تاریخ باید پاسخگو باشند .
 دردآورترین داستان زندگی جوانان این سرزمین هنگامی نمودار میشود که فرزندان ایران بخاطر عدم مقابله با مردم سرزمینشان مورد سخت ترین اتهام ها و تهمت ها قرار گیرند و گروه های که ادعای مبارزه با ظلم و ستم دارند سکوت مرگبار نمایند .
بازداشت گروهی در سراسر کشور در سال 1387 ، پرونده سازی ها و محرومیت از حقوق اجتماعی برای دست اندرکاران رزمگاه کماندو ایران از سالها قبل ، عدم دسترسی به امکانات اولیه از قبیل برق ، آب ، جاده  در منطقه مسکونی شان ، ابطال و لغو مجوز های فعالیت های کشاورزی و اقتصادی ، بازداشت کارگران و پرسنل هوادار رزمگاه کماندو ایران  , عدم پرداخت یارانه و و امکاناتی که حق هر ایرانی است ، تخریب و غارت خانه ها و منازل و انهدام و نابودی ابزار زندگی و خوراکی و ...ادامه بازداشت های گسترده و بسیاری از موارد دیگر که بصورت هماهنگ و با تمام قوا صورت گرفت اما بیاد ماندنی ترین موضوع مقابله چند نفر بی سلاح در مقابل هزاران نیروی مسلح که خاطره انگیزترین موضوع تاریخی خواهد شد .
فشارهای شدیدی که مخصوصا در چند سال اخیر به مجموعه رزمگاه کماندو ایران وارد شد را نمیتوان براحتی نسبت به آن بی تفاوت بود و آن هم بخاطر پاک نگه داشتن این تشکل از آلودگی ها و جنایات ضد بشری حکومتی که بارها درخواست همکاری داده و از سوی مسئولین رزمگاه جواب رد داده شد و چه هزینه سنگینی را متحمل شد اما افتخار پاکی و جوانمردی را همیشه در کارنامه خود ثبت نمود و از ننگ همکاری با ظالمان و جنایتکاران خود را دور ساخت و چه زیباست ایستادگی سروهای ایستاده و سبز سرزمین پاک اهورایی که نه تنها همچون برخی فریب خوردگان و فرصت طلبان و بزدلان در مقابل مردم کشورشان نایستادند بلکه جوانمردانه در کنار هم میهنان خویش ماندند و یاری شان کردند و سرود زیبای آزادگی و سربلندی را خواندند و در سرزمین خویش غریبانه ماندند .
و اما مدعیان مبارزه با ستمکاران چه کردند ؟ ترک وطن کردند یا در خانه شان ماندند و ایستادگی کردند . و آیا صدای این جوانان مبارز را شنیدند و اگر شنیدند چه کردند ؟
مطمئن هستیم که در آینده ای نزدیک دگرگونی های مهم و سرنوشت سازی روی خواهد داد . و گذر زمان نشان خواهد داد که چه کسانی سرافراز خواهند بود و چه افرادی شرمسار و سرافکنده میشوند .
و ما بر اهداف والای خویش استواریم و تا رسیدن به آزادی سرزمین مان از پای نخواهیم نشست و آنانی که همراه این جوانان و مبارزین هستند و آنهایی که خواستار پیوستن به این رود خروشان هستند بر این باور باشند که دستان همه آزادیخواهان را بگرمی میفشاریم . بیاییم دست در دست هم دهیم و با گامهایی استوار بسوی آزادی و آبادانی سرزمین مان پیش رویم تا دوران ننگین را به زمانه پرافتخار جابجا کنیم .
» ادامه مطلب

سخنی با جوانان

دادجویان رزمگاه کماندو ایران و اینبار : سخنی با جوانان

جوانی زمان پویایی و شکوفایی و اوج آمادگی برای تلاش و برگزیدن راه زندگی است . همه گذر عمرشان فقط یکبار صورت میگیرد از کودکی و نوجوانی تا جوانی و میانسالی و پیری عمر آدمی به شمار میاید و با حرکت زمان عمر انسان نیز سپری میشود و راه برگشتی نیست .

آنکه از جوانی خود بهره سازنده و سودمند ببرد براستی که بهترین کار در زندگی اش را انجام داده است و چه زیباست که روان آدمی در دوران نوجوانی و جوانی به زیباترین کردار و گفتار آمیخته شود و با بهرمندی از اندوخته دیگران شایسته ترین راه خوشبختی و پیروزی را بیابد .
جوان در جستجوی حرکت است خصلت جوان جنبش و شکوفایی و تلاش است فقط باید در مسیر درست قرار گیرد و آنانی که وظیفه و مسئولیت پرورش و آموزش و آمادگی جوانان را دارند وظایف خود را بدرستی انجام دهند تا این بخش از زندگی انسانها که بهترین و کار آمدترین زمان عمر است به هدر نرود و تباه نشود .
حال بنگریم در جامعه ما چه کسانی مسئول این امر مهم  هستند و تا چه اندازه به وظایف خود در این راستا عمل میکنند . پدر و مادر ، خانواده ، آموزگاران و اساتید ، مسئولین فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و ... ؟ براستی چه کسانی باید از تباه شدن جوانان این سرزمین جلوگیری کرده و زمینه های مساعد را برای ظهور و نمایان شدن توانایی و استعداد جوانان مهیا کنند ؟
بودجه و امکانات مالی و فرهنگی و قانونی در دست چه کسانی است و تا چه اندازه در این امر تلاش کردند و میکنند ؟  آیا اینک در کشوری با سرمایه های فراوان ، امکانات و زمینه های مناسب برای پیشرفت و موفقیت جوانان ایجاد شده است ؟ آنانی که به خصوصی ترین زندگی مردمان دخالت کرده و حریم شخصی افراد را میشکنند آیا به وظیفه ای که در قبال آموزش ، ایجاد رفاه اجتماعی ، بها دادن به استعدادهای درخشان و توانایی نهفته جوانان دارند و تمامی امکانات و سرمایه مملکت در دستانشان است به درستی عمل کرده اند ؟
ای جوانان ایران زمین
اندکی بیاندیشیم و بنگریم که در کشورمان چگونه با جوانان برخورد میشود .
فقر و نداری در هر گوشه ای از کشور بیداد میکند . بلای خانمان سوز مواد مخدر در هر کوی و برزنی دیده میشود . سلب آزادی های اجتماعی برای جوانان هر روز بیشتر و حلقه محاصره اش تنگتر میگردد . مهمترین اصل که فرهنگ والاست در حال تبدیل شدن به ضد فرهنگ است . احترام به پدر و مادر ، تکریم بزرگان ، گرایش به موارد ضد انسانی و دور شدن از اخلاق شایسته ای که برازنده هر جوان ایرانی است در جامعه مان نمود پیدا کرده است . در بین دانش آموزان و دانشجویان چه مواردی در حال گسترش است .؟
سالهاست که برای نابودی سرمایه های کشور عزیزمان نقشه های شوم کشیدند . چه بیگانگان خودپرست و چه بیگانه دوستان ناآگاه چه خواسته یا ناخواسته ، چه آشکار یا پنهان آنچه در توان داشته اند همچون گلوله ای زهرآگین جوانان و مردان و زنان ایرانی را در این سرزمین نشانه گرفته اند .
درد آورتر اینکه هر فرد یا گروهی که در خود توانایی ایجاد امکانات و زمینه مساعد برای پرورش و شکوفایی نسل جوان را داشته و بدون حمایت دولتی اقدام و تلاشهای پسندیده ای کرده است نیز مورد هجوم دشمنان قرار گرفته است و با شدیدترین حملات و ناجوانمردانه ترین برخورد های قهر آمیز روبرو گشته اند .که در این میان برخی مورد تهمت و افتراهای بی اساس و کذب قرار گرفتند و در سیاهچال ها اسیر گشتند و برخی نیز سکوت اختیار نمودند که آنهای که جلای وطن کردند نیز باید به آن افزود .
هنوز بوی جوانمردی و عزت و نوع دوستی در کشوری که غرق در فساد و آلودگی مسئولینش است به مشام میرسد و هنوز ایرانیانی هستند که نه فقط در شعار و حرف بلکه در عمل و کردار با عزمی راسخ برای رهایی میهن و نجات جوانان با همدلی و همراهی همدیگر تلاش نمایند و بر اهداف والای خود استوار بمانند . نیک اندیشانی که خود و مجموعه شان را از هیاهوی سیاست و دورویی دور داشته و بدون اتکا به بیگانگان راه پرفراز و نشیب برای کسب افتخار را ادامه میدهند و از نشستن و تماشای نابودی کشورشان بیزارند و همچنان برای سربلندی سرزمینشان کوشا هستند . نمونه این کار پسندیده و جذاب مجموعه سرافراز رزمگاه کماندو ایران است که بصورت مستقل و استوار شیواترین روش گسترش فرهنگ والایمان را در قالب ورزشی برخاسته از اصالت ایرانیان و هویت فرهنگیمان نمایان ساخت . اما همچنان که با همه تشکل های خودجوش و مردمی در این حکومت برخورد گردیده ، با این مجموعه بزرگ و شایسته نیز مقابله ای جدی و ناجوانمردانه شده است . از بازداشت و زندان و پرونده سازی و اتهام های بی اساس گرفته تا محرومیت های اجتماعی و مالی و ویرانی اماکن شخصی که همچون غارتگران تاریخ ایران است اما جوانان مبارز و استوارش برای اهداف والایشان تسلیم زورگویی ها و ستم های حاکمان ظالم نشدند و آنچنان بر راه خود ثابت قدم هستند که تاریخ ازافتخار آنان خواهد گفت .
جوانان سرزمین اهورایی را به همراهی میخوانیم تا دست در دست هم برای سربلندی و آزادی ایران تلاش نماییم و به پیروزی و آزادی رسیم .
 دوران جوانی را از دست ندهیم و از گرفتار شدن در دامها و فریب های دشمنان بیگانه پسند و دوست ستیز خود را برهیم که امروز میتوانیم با همبستگی و در کنار هم بودن آوازی رسا از دوستی و اتحاد بخوانیم و تاریخی پرافتخار بسازیم . برکسی پوشیده نیست که حکومت ستمکار به قصد تحقیر و نابودی نسل جوان گام برمیدارد و هرگونه شادابی و آزادی و نمایان شدن استعدادهای درخشان جوانان همچون خاری در چشمان خود میبینند . ماهیت حکومتی که از ایجاد امکانات برای جوانان دریغ میکند و سرمایه های این کشور ثروتمند را در راه نابودی استعدادها و جایگاه جوانان صرف میکند کاملا روشن است . و بدانیم که دیگر کشورهای بیگانه نیز در چارچوب حفظ منافع خود به این موضوع مینگرند و به آنها امیدی نیست . بهترین راه پیروزی پذیرفتن باورهای خودمان است که با هم بودن مان تصویر دریایی خروشان را نمایان خواهد کرد .
ما توانایی و آمادگی برای رهایی از این تارهای تنیده را داریم و با اتحاد و همبستگی بزودی به فضای آزادی خواهیم رسید .
دادجویان آزادیخواه همراه و همیار و همرزم جوانان آزادیخواه و مبارز ایران زمین
درود بر همبستگی جوانان ایران
پاینده باد باور و توان جوانان ایران
زنده و استوار باد تلاش و رزم ایرانیان
» ادامه مطلب

آغاز حرکت برای آزادی ایران لشگری از دل جنگلهای مازندران


 آغاز حرکت برای آزادی ایران لشگری از دل جنگلهای مازندران


اینک گروهی از نیروهای جوان سرزمین اهورایی در زمانه ای سخت که سرشار ازبیدادگری و ستم هست آماده اند تا در گرفتن حق اساسی و رسیدن به آزادیتلاش و مبارزه ای جانانه نمایند و بر این رزم جوانمردانه شان پیمان بستهاند تا پیروزی بر دشمنان و شنیدن شمیم و اوای ازادی کوتاه نیایند و ازپای نایستند...گروهی که همواره کردار نیک انجام دادند اما بدخواهان آنها را بدکیش خواندندهمانانی که در بامدادان آوای ستایش پروردگارشان راسر دادند اما پارهکنندگان رشته های دین آنها را بدنام خواندندهمانهایی که از سیاست و دورویی خود را بر حذر داشتند اما ریاکارانخواستار گرفتار کردنشان در فتنه ها شدندجوانانی که در اندیشه زنده نگاهداشتن  زبان و فرهنگ اصیل میهن خویش بودنداما دشمنان فرهنگ و زبان این سرزمین آنها را فریب خورده خطاب کردند جوانمردانی که از همه توان و نیروی خود در یاری رسانی به درماندگان وحادثه دیدگان استفاده کردند
 اما این کردار نیکشان در دیدگان اهریمنان بسناخوشایند بودآری در سرزمینی که نادان گرامی و دانشمند لب فروبسته است بهترین آداب وکردار را انحراف میخوانند و پاکترین جایگاه در سرزمین پاک ایران را خانه دشمنان میگویند چه تلخ است نگریستن به زمانه ای که جوانان پیر و پیران فرسوده گشته اندراستگویان را دروغگو میخوانند و دروغگویان بر مسند نشسته اندآری ما از تبار آزادگان و فرزندان سرزمین ایرانیمسالهای که در قطعه ای سبز از سرزمین سبزمان با اندیشه ای نیک و کرداریشایسته در تلاشیم و عمر و زندگانی مان را آمیخته با رفتار و کردار پاکنموده ایم و در جایگاهی نیک که بنام زیبای رزمگاه کماندو ایران است گردآمدیم و از قوم و قبیله ای از سرزمین ایران دستان مهر و دوستی و همبستگیرا فشرده ایم تا نه در گفتار و شعار بلکه در عمل و کردار جایگاه بزرگ وبلند  ایران را نمایان سازیم .
» ادامه مطلب

واینبار سخنی با نیروهای مسلح و ارتشیان

 
هر ملت و کشوری برای امنیت و حراست از تمامیت ارضی و موجودیت اش نیاز به نیروهای مسلح قدرتمند و مسلح دارد که در درجه اول وظیفه شان حفظ مرزها و مقابله با تهدیدات خارجی است . دراین میان نیروهایی هم برای امنیت داخلی و شهرها ، حفاظت از شهروندان در مقابل ناامنی و بی نظمی هستند . در هر صورت نیروهای نظامی و انتظامی هر کشور آزاد و مردمی با وظایفی مشخص و مشروح فعالیت میکنند که بایستی در چارچوب قوانین و در راستای ارتقاء امنیت حرکت نمایند . بگونه ای که شهروندان با حضور و وجود چنین نیروهای احساس آرامش و امنیت نمایند . اما در برخی حکومت های خودکامه و دیکتاتوری بعضاٌ یا تمام این نیروها برای اهداف خاص حاکمان ظالم و در صورت سرکوبی مردم استفاده میشوند که هم در گذشته و هم عصر حاضر شاهد چنین مواردی هستیم .
در نگاهی آزادانه و در چارچوب شرایط اخلاقی و انسانی یک سرباز دارای خصلت ها و ویژگی هایی باید باشد که اصالت و جایگاه مخصوص اش را نشان دهد . خصوصیاتی همچون توانایی و سلامتی جسمی و روحی ، دارا بودن منش پهلوانی و رعایت اصول اخلاقی و انسانی ، پیروی از دستورات ، منظم و مرتب بودن و از همه مهمتر داشتن انگیزه مبارزه با دشمنان و بیگانگان مهاجم و ... که بعنوان یک نظامی شجاع میتواند مطرح باشد .

همانگونه که جایگاه انسان و مقام انسانیت با دیگر موجودات و جانوران متفاوت بوده و دارا بودن شعور و فهم  انسان را از دیگر جانداران متمایز ساخته است و در جنگ و کارزار هم یک انسان کامل بایستی با جانوران وحشی فرق داشته باشد .
آنچه از گذشته و حال دیده میشود همواره انسان هایی که جوانمردانه مبارزه کردند و میکنند در ردیف و مقام انسانیت شناخته شده و جایگاه راستین انسانی را حفظ نموده اند . اما آنهایی که وحشیانه بصورتی نابرابر جنگ مینمایند بعنوان زشت ترین چهره ها و پایین ترین رتبه های آدمیت شمرده میشوند .
جنگ در مقابل دشمن ، چه بی سلاح و چه با سلاح هر اندازه که توازن  قوا هم وجود نداشته باشد ، حداقل جبهه مشخص و معینی دارد . اما حمله نیروهای مسلح به افرادی که سلاح در اختیار نداشته و پناهگاهی ندارند از نمونه های بارز سقوط اخلاق و انسانیت است که متاسفانه در برخی از مقاطع زمانی و مکانی شاهد آن بوده و هستیم  و تلخ تر و دردآورتر از آن دیدن صحنه های تاسف بار و تاثرانگیز در مملکتی که دارای پیشینه ای غنی تاریخی بوده میباشد . کشوری که آواز بلند دلاوران و جوانمردان مبارزش در زمان های بسیاری یادآور و بیانگر بهترین شیوه های رزم با رعایت اخلاق والا و اصول انسانی بوده است .
اینک سخنی با همراهان نظامی مان داریم که در این شرایط حساس جامعه مان در کدامین جایگاه و مرتبه قرر داریم . آیا نظامیان توانایی مقابله با دشمنان خارجی را دارند و آیا آنچنان که بایستی آمادگی لازم و بدور از مشکلات سیاسی و اقتصادی و خانوادگی را داشته باشند ، است . یا تبعیض و بی عدالتی حتی در این بخش هم بچشم میخورد . آیا اهداف اصلی و راستین ارتشیان ایران زمین مشخص و روشن است یا در فضایی از سرگردانی و حیرت بسر میبرند ؟
در این مدت چندین سال آیا به حقوق و مزایا و جایگاهشان ترتیب اثر داده شده یا همچنان در لبه پرتگاه هستند ؟
و سخن مهمتر با نیروهایی که بعنوان انتظامی در داخل شهرها مستقر هستند . در ابتدای عضویت در این مجموعه با چه اهدافی وارد شدید ؟ آیا برای حفظ امنیت شهروندان و کمک به هموطنان و احترام به حقوق مردم یا شکستن حرمت دیگران و ناامن کردن اماکن و خانه های مردم ؟
وظیفه پلیس چیست ؟
آیا وظیفه نیروی انتظامی تلاش برای نظم و امنیت جامعه باید باشد یا خود متجاوز به حقوق اولیه و اساسی شهروندان میباشد ؟
رعایت سلسه مراتب و اجرای دستورات مافوق به چه قیمتی ؟ آیا به قیمت از دست دادن وجدان و شرافت انسانی میشود هر دستوری را اجرا نمود ؟
براستی برخورد مسلحانه و چندین نفری با یک نفر بی پناه و بی دفاع هموطن نشانه چیست ؟
میتوان تصور کرد که هنوز افراد زیادی در نیروی انتظامی هستند که خواهان رعایت انصاف و جوانمردی در برخورد با مردم باشند . اما این نکته را هم بایستی توجه داشت که وظیفه اصلی پلیس ایجاد فضایی امن برای شهروندان است ، نه مقابله با هنرمندان ، اندیشمندان و آزادیخواهان و جوانان که این امر کاری بس ناپسند است و باید به آینده ای نزدیک چشم دوخت که ستمدیدگان و زخم خوردگان بزودی همین دست بندها و پابندها را به جنایتکاران و ستمکاران میزنند و آن روز دور نیست و تردیدی وجود ندارد چرا که همواره چرخش روزگار اینگونه بوده است و گماشتگان و داروغه های هر حکومتی زودتر از حاکمان زورگو و ظالم به مجازات رسیده اند طوری که فریادرسی نخواهند داشت و کسی از آنها حمایت نخواهند کرد .
توصیه به نیروی انتظامی و نظامی اینست که خود را درگیر ماجراهای فریب و زور و تزویر نکنند و از غافله دزدان و غارتگران دوری بجویند و از مقابله با مردمی که از ستم و ظلم حاکمان مستبد به ستوه آمده اند و برای آزادی میهن و جلوگیری از ویرانی بیشتر سرزمین شان بپا خاستند برحذر باشند و بدانند بزودی دوره سیاه و ننگین به پایان میرسد و زمانه روشن و با عزت خواهد رسید .
به امید فردایی بهتر با حضور همه اقشار و گروه ها و آزادی سرزمین پاک ایران زمین و جایگاهی شایسته برای همه خدمتگزاران به مردم ایران.
» ادامه مطلب