آفتاب مشرق بخش دوم


>>> آغاز آفتاب >> ادامه مطلب قبلی آفتاب مشرق



در پست قبلی از سرزمینمان و بزرگ مردی والا چند جمله ای کوتاه گفته ایم از نور بزرگ مردی میگویم نه تنها من و شما بلکه همگان خوب او را میشناسند و آوازه بزرگی وصدای بزرگی و شیوایی سخنان او در پیچش زمان در گوشهامان می پیچد و شنیده میشود او بزرگی است از سرزمین شیر مردان ودلیران کسی که جان خویش را برای عدالت و ایمان وایران در کمان نهاد و حال از آرشی میگویم که بدون کشیدن زه ، تیر و کمان را زمین گذاشت و از سختیها و رنجها و از سخره های سخت به سوی قله ای رفته و تاکنون پایین نیامده است، فقط بالا رفت و بالا ، اما.. اینکه تا کجا رفت را هیچ کس نمی داند . در کنار دریایی نیلگون اما خروشان و مواج که به رنگ آسمان آبی و در کنار قله ای سترگ و عظیم دماوند جایگاهی سبز را بنا نموده که آغاز حرکتی است شایسته و نیک ، و گامی را که در این هنگامه بر میدارد دریاها از بزرگی او به جوش و خروش می افتند ، و کوه ها از بزرگی و عزت وصبر او به لرزه افتاند و در مقابل او کم توان و بی رمق گشته اند . آری شاید در روزگاری که بهای عشق آنقدر سخیف شده است او از عشقی سخن میگوید که هر چند حاضر است همه آنچرا که فدا کردنی ست ، در این راه و همه چیز را تحمل کند اما بی عدالتی ها و حقارت در مقابل ظالمان زمانه را نمی پذیرد و برای هیچ کس زانوان خویش را خم نمیکند جز برای معبود و آن یکتای بی همتای خویش و برای هدف والای خویش که همانا ایستادگی در مقابل ظالمان و همدری و همیاری مومنان و اجرای عدالت مولا علی همچون کوهی استوار می ایستد تا رفتار و کردار و پنداری نیک را در میان نسل جوان و عدالت جویان جهان گسترش دهد اما در این برهه و هنگامه..... 

منتظر ادامه مطالب در این سایت باشید 

1 نظرات:

ناشناس گفت...

مطلب خوبی بود درود بر شما